۲۹ دی ۱۳۹۷
علی رنجیپور
سیاست
چگونه آوار تحریم روی سر ایران خراب میشود
در این چهل سال بحرانهای زیادی از سر ایران گذشته؛ بحرانهایی که برخی از آن برای تاریخ یک کشور کافیاند؛ از انقلاب و جنگ و تحریم، ایران هر سه را در این چهل سال تجربه کرده است. هر کدام آثاری ویرانگر بر جای گذاشته و ساختار نه چندان پایدار جامعه و اقتصاد و سرزمین ایران را به لرزه در آوردهاند. بیآنکه فرصت بازیابی باشد، یکی پس از دیگری فرود آمده: پتک سنگین انقلاب، آتش سوزان جنگ و موریانهی ویرانگر تحریم؛ اما این چارچوب چوبین تا کجا دوام میآورد.
اثر تحریم بر اقتصاد
منحنی رشد اقتصاد ایران در پنجاه سال اخیر نامنظم و سرشار از پستی و بلندی است. هر اقتصادی بالا و پایین دارد، اما آنچه در نیم قرن اخیر بر ایران گذشته است، متفاوت از فراز و فرودهای عادی و طبیعت اقتصاد است. بیانگر بحرانهای شدید و پیاپی است که سرچشمهای فراتر از اقتصاد دارند و در منحنیهای اقتصاد کلان خود را به شکل سقوطهای پیاپی و تداوم شرایط غیرعادی نشان میدهند.
در نمودار بالا منحنی سبز، رشد اقتصادی دنیا در پنجاه سال اخیر است و منحنی آبی، فراز و فرودهای تند اقتصاد ایران را از سال ۶۹ تا به امروز نشان میدهد. ترجمهی این فراز و فرودها وقایع و اتفاقات تاریخی پنجاه سال گذشته است.
در این پنجاه سال فقط یک بار رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۹ منفی بوده است اما ایران ۱۳ بار، رکود مطلق را در ورطهی زیر صفر تجربه کرده است. سقوط ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰ داستان اوجگیری و پیروزی انقلاب را بازگو میکند. سقوطهای پیاپی دههی ۱۹۸۰ اثر جنگ و فرسایش جنگ است. سقوط ۱۹۹۴، روایتگر شکست توافق ایران با بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای اصلاحات ساختاری در اقتصاد است و در نهایت سقوط ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ در اثر تحریمها است. تحریمهایی که باعث شدند بعد از بیست سال (۱۹۹۴) ثبات نسبی ایران بار دیگر مزهی رکود مطلق را آن هم در حد منفی ۷.۵ درصد تجربه کند.
برای اینکه اثر تحریمها را به خوبی درک کنیم کافی است به شیوهی خروج ایران از رکود طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ نگاه کنیم که بیشباهت با خروج ایران از رکود طولانی دوران جنگ نیست. از این جهت اثر تحریمها قابل مقایسه با تغییرات و بحرانهای ساختاری نظیر جنگ است. تحریمهایی که معنی سادهی آن اختلال در جریان حیاتی نفت است، اما در مقیاسی بزرگتر اول تجارت و بعد ارتباط ایران را با دنیا قطع میکند و از یک اقتصاد موثر، بیمار بیتحرکی میسازد که بیشباهت به مرده نیست.
۱- اثر تحریم بر جریان حیاتی نفت
اگر تاثیر انقلاب و جنگ و تحریم را با هم جمع بزنیم میبینیم که طی چهل سال گذشته ایران تنها کشوری است که حجم تولید نفت در آن کاهش داشته و به کمتر از نیمی از ظرفیت تولید در نیمهی دوم دههی ۱۹۷۰ رسیده است. بسیاری از رقبای نفتی ایران نیز در مقاطعی با افت شدید تولید مواجه شدهاند، اما پس از مدتی به مدار قبل بازگشتهاند اما ایران هرگز موفق نشد افت تولید ۱۹۷۸ را (تحتتاثیر انقلاب) جبران کند.
نمودار تولید نفت ایران از ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۸- منبع: Trading Economics
امروز اما دیگر حتی کسی به تولید شش میلیون بشکهی نفت فکر هم نمیکند، بلکه سالها است تولید چهار میلیون بشکه در روز رویای صنعت نفت ایران است؛ رویایی که اگرچه در مقاطعی، از جمله پارسال به آن نزدیک شدهاند اما هیچگاه بعد از ۱۹۷۹ مزهی آن را به طور کامل نچشیدهاند.
بر اساس گزارشهای ماهانهی اوپک، سطح تولید نفت ایران در ماه نوامبر ۲۰۱۸ به زیر سه میلیون (۲ میلیون و ۹۵۴ هزار) بشکه در روز رسیده و دوباره اوضاع به مدار پیش از ۲۰۱۵ و برجام بازگشته است.
ماه نوامبر، سررسید وعدهی دونالد ترامپ برای آغاز دوبارهی تحریم صنعت نفت ایران و آغاز روندی است که حتی خوشبینترین هواداران جمهوری اسلامی هم چشمانداز روشنی از آن ندارند. چنانکه مقامهای رسمی دولت ایران هم به وضوح از کاهش صادرات نفت ایران به سطح یک میلیون بشکهای (به معنی کاهش تولید روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه)، به عنوان یک واقعیت جدید صحبت میکنند.
تا اینجای کار میزان تولید نفت ایران در ماه نوامبر دقیقا ۸۷۵ هزار بشکه، کمتر از شش ماه قبل آن است. اگر این عدد را در ۶۲ دلار و ۸۳ سنت (متوسط قیمت نفت سنگین ایران در نوامبر ۲۰۱۸) ضرب کنیم به این نتیجه میرسیم که تحریمها از محل کاهش تولید و فروش نفت، دستکم روزی ۵۵ میلیون دلار و فقط در ماه نوامبر یک میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار به اقتصاد ایران زیان زدهاند.
بررسی آمار تولید و قیمت نفت در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ نشان میدهد به رغم ثابت ماندن قیمت نفت در محدودهی بین ۱۰۶ تا ۱۰۹ دلار، ایران به دلیل کاهش تولید و تحریم، ۲۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ و ۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ نفت کمتری فروخته است. این عدد برای اقتصاد ایران که کل تولید ناخالص داخلیاش در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بین ۵۹۸ تا ۴۶۷ میلیارد دلار در نوسان بوده عدد بزرگی است اما سادهانگاری است اگر تاثیر تحریم را در اقتصاد نفتزدهی ایران محدود به کاهش تولید و فروش نفت بدانیم.
۲- اثر تحریم بر تجارت و تولید و خدمات
سهم بخش نفت از اقتصاد ایران در سال ۹۶ حدود ۲۲ درصد است. سهم پول نفت از منابع عمومی بودجه هم بیشتر از ۲۵درصد نیست اما حتما دایرهی اثر نفت بزرگتر از این است که با حذف یا اختلال در آن فقط یک چهارم اقتصاد ایران آسیب ببیند.
بر اساس آمار گمرک ایران، در سال ۱۳۹۶ مجموع صادرات ایران به جز نفت، ۴۷ میلیارد دلار بوده. اگر نفت را هم اضافه کنیم درآمد صادراتی ایران در سال گذشته چیزی حدود ۹۰ میلیارد دلار بوده است. هرگونه اخلال در این عدد به معنی اخلال در حجمی معادل یک پنجم کل اقتصاد ایران است.
اما سکهی تجارت روی دیگری هم به نام واردات دارد که از قضا حجم قانونی آن ۵۴ میلیارد دلار بوده است. با این رقم در واقع کالاهای خارجی مورد نیاز به داخل کشور وارد شده. تحریمها هم در دسترسی به کالاهای خارجی تاثیر میگذارند و هم عملا باعث اختلال گردش مالی ۵۴ میلیارد تومان پول میشوند.
در واقع تحریمها عملا باعث میشوند تا همهی بخشهای مولد اقتصاد ایران، از تولیدکننده گرفته تا واحدهای خدماتی توزیع و فروش محصول، همه تحتتاثیر قرار گیرند و کسب و کار مردم دچار اختلال جدی شود.
اقتصاد ایران حتی در بهترین شرایط هم ظرفیت خودکفایی را نداشته و ندارد. حتی اگر فرض کنیم که کار واحدهای تولیدی کشور بدون مواد اولیه و قطعات خارجی راه میافتاد باز هم تحریمها باعث کند شدن و توقف چرخ تولید در ایران میشود.
درآمد سرانهی جمعیت ۸۰ میلیونی آن در سال ۲۰۱۷ کمتر از هقت هزار دلار در سال است. با این سطح از درآمد سرانه، قدرت خرید پایین مردم اجازهی رونق به بخش تولید را نمیدهد. بخش تولید تنها در صورتی میتواند رونق داشته باشد که محصولاتش را برای فروش به خارج از کشور صادر کند که عملا تحریمها جلوی این راه را میبندد.
به زبان ساده تحریمها با اخلال در فروش نفت و انتقال پول به ایران در پلهی اول باعث کاهش درآمدهای ملی میشود. کاهش درآمد و قدرت خرید مردم باعث میشود کسی توانایی خرید محصولات واحدهای تولیدی را نداشته باشد که خود در اثر تحریمها به خاک سیاه نشستهاند.
تحریم برای تولید ایران به معنی یک بنبست تمام عیار است. واحدهای تولیدی در یک جبهه با مشکلات ناشی از واردات مواد اولیه و قطعات میجنگند. در جبههی دوم باید با کساد در بازار داخلی دست و پنجه نرم کنند و در جبههی سوم با حسرت به فرصت از دسترفته صادرات بیندیشند که تحریم راه آن را مسدود کرده است.
در این میان هزاران کسب و کار خدماتی که در زمینهی توزیع و فروش و صادرات و واردات فعالیت میکنند نیز در این زیان شریکاند و همزمان با کاهش قدرت خرید و تحمل تورم باید شریک رکود و بیکاری نیز شوند.
۳- اثر تحریم بر ارتباطات
اما اثر دیگر تحریم محدودیت شدید ارتباطی برای مردم ایران است. علاوه بر آثار زیانبار اجتماعی، انزوا باعث نابودی ظرفیت ایران در گسترش کسب و کارهای نوپا میشود. شاید تنها مزیت ایران در سالهای اخیر، جمعیت جوان تحصیلکردهی آن باشد که مهارت خوبی در زمینهی استفاده از تکنولوژی و دانش روز دارد. به همین دلیل در نمایهی کارآفرینی جهانی، در حالی که همهی شاخصهای ایران تعریف چندانی ندارند، فرصت کسب و کارهای نوپا در ایران یکی از بهترینها در سراسر دنیا است.
تحریمها عملا باعث میشود که فرصت کسب و کارهای نوپا و توسعهی آن در مقیاسی فراتر از ایران به کلی از دست برود. با قطع شدن امکان ارتباط تجاری با خارج از ایران، عملا ارتباط علمی و تکنیکی از دست میرود، کمااینکه در سالهای اخیر، عملا ایرانیان امکان استفاده از بسیاری از امکانات بدیهی در کشورهای دیگر را نداشتهاند.
برخلاف تصور دامنهی زیان این قطع ارتباط تنها محدود به طبقهی نخبهی ایرانی نیست که به دلیل تحریم از امکان معرفی و بازاریابی دانش و تکنولوژی خود بازمیمانند، بلکه افراد معمولی هم که ممکن بود در شرایط عادی بتوانند از طریق ارتباطات و نمایش و بازاریابی آنلاین محصولات و تواناییها خود کسب درآمد کنند از این امکان محروم میمانند. در واقع فیلترینگ داخلی و تحریم خارجی سبب شده تا مردم ایران از امکانات معمولی مثل کارت اعتباری یا خرید و فروش آنلاین محصولات در پلترفرمهای جهانی و دسترسی به بدیهیاتی مثل (یوتیوب) و (آمازون) محروم بمانند.
ممکن است این روزها بسیاری منتقدان داخلی و خارجی، دولت را متهم به سومدیریت کنند اما هیچ سومدیریتی در ساختار اقتصاد و جامعهی ایران بزرگتر و زیانبارتر از تحریم نیست. هیچ اقتصادی در دنیا از پس چنین محاصرهی سنگینی بر نیامده و نخواهد آمد، چه برسد به اقتصاد شکننده و پرمسالهی ایران که مشکلات انباشتهی تاریخی، در معرض فروپاشی مطلقاش قرار داده است.
چند سال پیش تنها امید اقتصاد به بنبست رسیدهی ایران، برجام بود؛ مگر آنکه ابربحرانهای لاینحل داخلی در مقیاس وسیع سرمایهگذاری و تجارت پررونق خارجی حل شوند که چنین نشد.
باید منتظر ماند و دید در روزها و ماههای آینده چه پیش خواهد آمد و این بنبست ناگوار به کجا میانجامد و دود تحریمها تا کی به چشم اقتصاد بیچارهی ایران و جامعهی آسیبدیدهی ایرانی فرو میرود.