۱۱ مرداد ۱۳۹۷
ثمانه قدرخان
اجتماع
آیا زنان با لباس سنتی در ادارات دیده خواهند شد؟
دولت اجازه داد ولی هنوز تردید داریم
یک چالش بزرگ نانوشته بوده که مدت زمان کوتاهی است صورت علنی به خود گرفته و به رسمیت شناخته شده است: حق پوشیدن لباس سنتی برای زنان کارمند در برخی از شهرهای ایران. دغدغهی چگونه پوشیدن زنان و چگونه دیده شدنشان شاید همپای سیاستهای خارجی نظام جمهوری اسلامی با اهمیت نبوده ولی طی سالها، پابهپای آن جلو رفته و مسالهی چالشبرانگیز مدیران جمهوری اسلامی بوده است. نگرشی که زنان را محدود و مردان را قیم کرده است. تفکری که فارغ از درست یا غلط بودن؛ پوشیده بودن را رکن اصلی برای مجوز خروج زن از خانهاش میداند.
داستان پوشش زنان با قومیتهای مختلف، چه در گذشته، چه در حال جای سوال بسیاری داشته است. در چند سال اخیر با ابتکار برخی زنان دستاندرکار دولتی در استانهای جنوبی ایران که با لباس محلی خود در ادارات دولتی و جلسات رسمی شرکت میکردند، بحث پوشش به شکل سنتی زنان در ایران مطرح شد. هرچند شکل پوشش به طور معمول در پایتخت کمی متفاوت با دیگر شهرها بوده ولی صدای این نوع ابداعات و نوآوریها پایتخت را بیشتر حساس کرد. سختگیری در برخی استانها بیشتر و در برخی دیگر کمتر بود تا آنجا که زنان به انتخاب خود لباس محلی را جایگزین یونیفورم متحدالشکل ادارات دولتی کرده ولی همواره با اعتراض و برخوردهای قهری مواجه بودهاند. هرچند آمار و مستنداتی مکتوب از نحوهی برخورد با این مورد ثبت نشده ولی مردم و مقامهای محلی در استانهای جنوبی سختگیریها در ظاهر شدن زنان با لباسهای سنتی خودشان در ادارات دولتی و دانشگاهها را به یاد میآورند.
چه باید بپوشند، چه نباید بپوشند
نحوهی حضور زنان در ادارات دولتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی همیشه مورد بحث و در عین حال بازنگری بوده است. تاریخ پوشش در ایران، پر است از فراز و فرود برای زندگی اجتماعی زنان که چطور بپوشند و چگونه باید بپوشند. برای زنان، طی سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران، همپای مردان حرکت کردن به راحتی همپای مردان پوشیده ماندن نبوده است؛ نه در فضای شخصی و نه در فضای اجتماعی.
اینکه زنان در ایران فعال اجتماعی اثرگذارند، به سختی و با اما و اگر بوده ولی در نهایت پذیرفته شده است. ولی اینکه همین عنصر اثرگذار در پیشرفت اقتصادی، علمی و فنی و فرهنگی جامعه چگونه ظاهر شود هنوز محل سوال است.
زنان در پایتخت از سالهای اول پس از انقلاب وادار به پوشش مورد پسند و مورد قبول مدیران اداری شده و یونیفورم ادارات همزمان با روزهای نخستین پس از پیروزی انقلاب به آنها دیکته شده است. اما فقط یک بخشنامهی ساده تعیین کننده نبود. در خلال سالها نوع پوشش تغییر کرده و در نهایت زنان ایرانی پذیرفتهاند که شکل ظاهر شدنشان در ادارات دولتی و محل رسمی کار با نوع پوشش عادی آنها در زندگی معمول اجتماعی و کوچه و بازار متفاوت باشد.
هنوز تردید دارم
همین کشمکشهای ثبت نشده برای پوشیدن یا نپوشیدن لباس سنتی هر منطقه در محل کار یا کوچه و خیابان بحثی است که به تازگی در میان ادارات دولتی ریشه گرفته است. تا آنجا که مدیران ارشد را مجبور به موضعگیری و اقدام در این زمینه کرده است. موافقت استاندار استان هرمزگان و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان برای پوشیدن لباس سنتی زنان در محل کار خود در ادارات این استان، یکی از تازهترین تصمیمات در این حوزه است. زنانی که همیشه دغدغهی استفاده از پوشش سنتی و محلی خودشان در محل کارشان را داشتهاند با تکیه به همین بخشنامه در ادارات با لباس سنتی منطقه خود ظاهر شدند. آنها امیدی به طولانی شدن عمر این بخشنامه ندارند ولی همین تغییر را حرکت بزرگی برای خواسته چند ساله خود میدانند. فاطمه باستانی، سرپرست میراث فرهنگی میناب یکی از همین گروه زنان است که سالها دغدغهی پوشیدن لباس محلی بلوچ را در محل کار خود داشته است. وی در مقام سرپرست میراث فرهنگی شهرستان میناب به همراه بخشی از همکاران خود با لباس سنتی در محل کارش حاضر شده و به بخشنامه ارسالی صورت عملی بخشیده است.
باستانی در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا میگوید: هنوز برای ادامهی پوشیدن لباس سنتی در محل کارم تردید دارم و هنوز منتظر برخوردهای مثبت و منفی هستم. ولی بسیار علاقمندم که در تمام جلسات رسمی با لباس سنتی ظاهر شوم.
به دنبال این بخشنامه سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در جدیدترین اظهاراتش اعلام کرد زنان در استانهای هرمزگان، کردستان، کرمانشاه، آذربایجانغربی و شرقی، مازندران و سیستان و بلوچستان و سایر نقاط ایران میتوانند با لباسهای محلی خود در مدارس، ادارات و دانشگاهها حاضر شوند.
ایران به دلیل تنوع قومیتی پوششهای متنوع بسیار و لباسهای خاص زیادی دارد. اقوامی همچون کرد، لر، ترکمن و آذری هرکدام لباس خاص خودشان را دارند. بنابراین تنوع پوشش براساس لباس سنتی هر منطقه در ادارات تنوع بسیار زیادی در پوشش به همراه دارد.
البته صرفا اعلام یک بخشنامه شاید نتواند ضامن قدرت اجرایی آن هم باشد. چراکه برخوردهای قهری با مسالهی حجاب در سالهای اخیر رو به گسترش بوده و از طرفی مخالفت مردم نیز با این برخوردها برای دولت قابل پیشبینی نبوده است. دولت همیشه در تلاش برای مهار آنچه بدحجابی نامیده سختگیریها را از ادارات دولتی و مدارس و دانشگاهها داشته است. در یکی از سختگیرانهترین بخشنامههای وزارت کشور دربارهی حجاب کارمندان دولتی و بخش خصوصی که سال ۱۳۹۴ ابلاغ شد یک دستورالعمل ۱۰ گانه به دست ادارات رسید. براساس آن بخشنامه، پوشش کارمندان زن شامل چادر یا مانتوی غیرچسبان با آستین بلند تا زیر زانو و بدون علایم، شلوار پارچهای، مقنعه بلند به طوری که تمام سر، مو و نواحی گردن پوشیده شود، با رنگهای متعارف، عدم استفاده از زینت و زیورآلات غیرمتعارف و عدم استفاده از هرگونه لوازم آرایشی عنوان شده بود.
آنچه اجرایی شدن استفادهی زنان از لباسهای سنتی منطقهشان در ادارات را با شک و شبه همراه میکند حرکتهایی نظیر همین بخشنامه است. اعلام بخشنامههایی از این دست میتواند اثربخشی انتخاب آزاد پوشش سنتی برای زنان در ادارات دولتی و محل کار را به راحتی تحتالشعاع قرار دهد.
از سوی دیگر دولت همواره بر نوع پوشش زنان در ادارات دخالت مستقیم داشته و طرحهای بسیاری برای پوشش زنان در نظر گرفته و اجرا کرده است. از جمله این برنامهها، طراحی هزار مدل لباس برای ۴۰ شغل بود که از سوی معاونت امور زنان وزارت کشور دولت محمود احمدینژاد اعلام شد ولی هرگز به مرحلهی اجرا نرسید. طرح دیگر، یکسانسازی پوشش زنان در جامعه است که ابتدا قرار بود از ادارات دولتی آغاز شود. در بیشتر این طرحها همواره مساله این بوده که پوشش زنان در ادارات به گونهای باشد که از رنگهای شاد هیچگونه استفادهای نشود و رنگ غالب برای لباس اداری مشکی، سورمهای، قهوهای و در مواردی سبز یشمی باشد. با این توجیه که به گفتهی زهرا عباسی، مدیرکل دفتر امور زنان وزارت کشور دولت دهم لباس اداری و رنگ آن باید به گونهای باشد که امنیت محیط کار تامین شود.
چنانچه تاریخچهی پوشش اداری برای زنان را به طور مشخص در نظر بگیریم، همواره محدودیت برای پوشش زنان در ادارات دولتی وجود داشته و پیشفرض همگانی شدن استفاده از لباسهای سنتی در ادارات دولتی در استانها قدری غیرقابل اجرا به نظر میرسد.
از طرفی، یکی از زنان فعال اجتماعی در سیستان و بلوچستان در گفتوگو با تابلو میگوید: «محدودیت برای پوشش لباس سنتی در ادارات برای زنان در گذشته بیشتر از الان بود ولی مدتی است که حساسیتهای گذشته کمرنگ شده است.»
برای نمونه حمیرا ریگی، فرماندار قصرقند همیشه در تمام مراسم و جلسات اداری با لباس سنتی بلوچ حضور دارد. ریگی سالها پیش زمانی که بخشدار چابهار بود نیز از لباس سنتی بلوچ در محل کار خود استفاده میکرد.