۷ اسفند ۱۳۹۳
امین آزاد
اجتماع
آب بازی باستانی
<a href=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/11.jpg”><img class=”alignright size-full wp-image-4736″ src=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/11.jpg” alt=”11″ width=”500″ height=”370″ /></a>
<strong>طرفهای عصر جمعیتی عظیم در انتهای چهار باغ برابر پل الله وردی خان جمع شدهاند شاه عباس در اوج اقتدار با نگاه نافذش در حال تماشای یکی از قدیمیترین جشنهای ایرانیان است. زنها هم برای تماشا بالای پل نشستهاند. مردان هم با شلورارهایی تنگ به درون آب میروند و جشن با مراسم آب پاشی آغاز میشود.
</strong>
پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در این زمان شاهد جشن بوده نوشته است که این جشن در ماه ژوئیه و پس از پایان یافتن ساخت مسجد شیخ لطف الله برگزار شده بود.
ظاهراً در اصفهان، به خاطر حکومت آل زیار (۳۱۶-۴۳۴ هجری) که خود از مازندران بودند و دل بستهٔ زنده نگهداشتن آیینهای ایرانی بودند، جشن آب پاشان جلوه ویژهای داشته است. شاه عباس، که در این شهر با این جشن آشنا شده بود، علاقه زیادی به آن داشت و گاهی در اصفهان و زمانی در مازندران و گیلان در این جشن شرکت میکرد و برگزاری آن را خوششگون میدانست.
اما پس از آن سالها به آرامی جشن تیرگان (بزرگترین جشن ایرانیان در تابستان) که پس از نوروز یکی از اصلیترین جشنهای ایرانیان بوده به دست فراموشی سپرده میشود. و امروزه بیشتر میان زرتشیان ایران و برخی اهالی مناطقی در یزد و کرمان رواج دارد.
این جشن میان ایرانیان دورهای ده روزه داشت و از روز سیزدهم تیر شروع و در روز بیست و دوم تیر پایان میگرفت. در این جشن مردم لباس و پوشاک نو میپوشند و نقل و شیرینی و میوه و خوراکهای سنتی و ویژه میپختند. پیش از شروع این جشن همانند روزهای قبل نوروز خانه تکانی میکردند پیش از اسلام هم خواندن دو نیایش “خورشید نیایش” و “مهرنیایش” میان ایرانیان مرسوم بوده است.
<a href=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/16.jpg”><img class=”alignright size-full wp-image-4737″ src=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/16.jpg” alt=”16″ width=”500″ height=”370″ /></a>
<blockquote>شاید تیرگان یکی از شادترین جشنهای کهن ایرانی بوده. در این جشن کودکان با تارهای نخی و رنگینی که به مچ دست میبستند در کوچهها و خانهها و بامها میدویدند، ترانه میخواندند و کنار نهرها و جویها و تالابها به هم آب میپاشیدند و یا به آب میپریدند.</blockquote>
شاید تیرگان یکی از شادترین جشنهای کهن ایرانی بوده. در این جشن کودکان با تارهای نخی و رنگینی که به مچ دست میبستند در کوچهها و خانهها و بامها میدویدند، ترانه میخواندند و کنار نهرها و جویها و تالابها به هم آب میپاشیدند و یا به آب میپریدند.
فال کوزه یکی از رسمهای مرسوم جشن تیرگان است.
روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمی گزینند و کوزهٔ سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که “دوله” نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهٔ آن میاندازد آنگاه دوله را نزد همهٔ کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم “چک دولَه” شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میانداختند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو میبرد و در آنجا میگذاشت. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همهٔ کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتنهاند در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فال گیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سالخوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از اشیا را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشد که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است.
<a href=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/8.jpg”><img class=”alignright size-medium wp-image-4738″ src=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/8-336×500.jpg” alt=”8″ width=”336″ height=”500″ /></a>
<span class=”_5yl5″ data-reactid=”.1w.$mid=11406378083612=210bc005e06dbe6c785.2:0.0.0.0.0″><span class=”null”>یکی دیگر از مراسم این جشن که هنوز دربرخی از مناطق ایران انجام میشود دستبند تیر و باد است. در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام “تیر و باد” که از ۷ ریسمان با ۷ رنگ متفاوت بافته شده است به دست میبندند بعد از مدتی این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیام رسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود: </span></span>
این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تــیـــر بــرو بــاد بــیـا غــم بــرو شـادی بـیا
محنت برو روزی بیا خـوشهٔ مرواری بیا
اما ریشه این جشن چیست؟
<blockquote>از میان سندهای کهن، تیریَشت کهنترین و نزدیکترین سند به جشن تیرگان است. جان مایه اصلی این جشن پیروزی در نبرد بین ستاره تِشتَر (تیر)، با دیو خشکسالی بوده است.</blockquote>
از میان سندهای کهن، تیریَشت کهنترین و نزدیکترین سند به جشن تیرگان است. جان مایه اصلی این جشن پیروزی در نبرد بین ستاره تِشتَر (تیر)، با دیو خشکسالی بوده است.
در افکار ایرانیان باستان آسمان و ستارههایش نقش اساسی داشته و برخی ستاره و سیارت مانند تیر هم نقش کلیدی در تفکراتشان داشته است.
تیشتر، ایزد باران است که به صورت سیاره تیر تجسم مییابد. ایرانیان باستان فکر میکردند به واسطه این فرشته است که زمین از موهبت باران برخوردار میشود شاید به همین دلیل نویسندگان ایرانی و عرب او را فرشته رزق و روزی دانسته و آن را میکاییل نامیدهاند.
<blockquote>برای ایرانیان باستان آب در کنار آتش مقدس بوده است و ایرانیان سعی میکردند در این جشن با پاشیدن آب به هم به پاکی دست یابند.</blockquote>
برای ایرانیان باستان آب در کنار آتش مقدس بوده است و ایرانیان سعی میکردند در این جشن با پاشیدن آب به هم به پاکی دست یابند.
هرودت مینویسد: ایرانیان در هیچ رودی ادرار نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و حتی دستهایشان را در آن نمیشویند و دست شستن دیگران را هم در آب نمیپذیرند و به رودخانه احترام میگذارند.
استرابون، با تفاوتی اندک، میگوید: ایرانیان در آب روان شستوشو نمیکنند و در آب روان، لاشه و مردار و روی هم رفته چیزهای ناپاک نمیاندازند؛ چون برای نیایش و ادای نذر به کنار دریاچه یا چشمه و نهر آبی میروند، در کنارش گودالی میکنند و بسیار میکوشند، تا آب به خون آلوده نشود.
<a href=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/1.jpg”><img class=”alignright size-medium wp-image-4739″ src=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/1-336×500.jpg” alt=”1″ width=”336″ height=”500″ /></a>
البته غیر از آب و باران جشن تیرگان برای ایرانیان باستان یاد آور موضوع دیگر هم بوده است و آن شکل گرفتن مرزهای ایران بزرگ بوده است. مرزهایی که در روز اول تیر با تیر کمان آرش محدودهاش مشخص میشود.
<blockquote>البته غیر از آب و باران جشن تیرگان برای ایرانیان باستان یاد آور موضوع دیگر هم بوده است و آن شکل گرفتن مرزهای ایران بزرگ بوده است. مرزهایی که در روز اول تیر با تیر کمان آرش محدودهاش مشخص میشود.</blockquote>
در داستانهای افسانهای آمده است میان ایران و توران سالها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان “افراسیاب” شاه توران و “منوچهر”، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی میخورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی میدهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا میافتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در میآیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برود میپذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور توسط ایرنیان پرتاب شود و هر کجا تیر فرود آمد همان جا مرز دو کشور باشد؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند. آرش در میان ایرانیان بزرگترین کماندار بود و به نیروی بیمانندش تیر را دورتر از همه پرتاب میکرد. سپندارمذ به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بستهاست و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد. او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من تندرستم و بدی در وجودم نیست، ولی میدانم چون تیر را از کمان رها کنم همهٔ نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بیجان بر زمین افتاد. هرمز، خدای بزرگ، به فرشتهٔ باد فرمان داد تا تیر را از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان میرفت و از کوه و در و دشت میگذشت تا در کنار رود “جیهون” بر تنهٔ درخت گردویی که بزرگتر از آن در گیتی نبود نشست.
<a href=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/10487196_10152589259161255_1786688331083601775_n.jpg”><img class=”alignright size-medium wp-image-4740″ src=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/10487196_10152589259161255_1786688331083601775_n-336×500.jpg” alt=”10487196_10152589259161255_1786688331083601775_n” width=”336″ height=”500″ /></a>
<a href=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/3.jpg”><img class=”alignright size-medium wp-image-4741″ src=”http://tableaumag.com/wp-content/uploads/2014/07/3-336×500.jpg” alt=”3″ width=”336″ height=”500″ /></a>