۲۲ خرداد ۱۳۹۲
بهرام میلانی
فرهنگ
بتمن علیه بتمن، کدام را بیشتر میپسندید: تیم برتون یا کریستوفر نولان؟
بتمن یا مرد خفاشی یا بروس وین، یکی از ابرقهرمانان ساخته شده توسط کمپانی دی سی کمیکس است. باب کین و بیل فینگر طراحان این شخصیت بودهاند. از دیگر عنوانهای او، شوالیهٔ شنل پوش، شوالیهٔ تاریک و بزرگترین کارآگاه جهان است.
با اینکه بتمن در سال ۱۹۳۱ خلق شد اما شخصیت او توانسته تا امروز جذابیت خود را برای مخاطبانش حفظ کند.
راقتباسهای تلویزیونی و سینمایی فراوانی از داستانهای این ابرقهرمان کمیک انجام شدهاست.
فیلمهای سینمایی بتمن عبارتند از: بتمن (۱۹۸۹) بازگشت بتمن (۱۹۹۲) بتمن برای همیشه بتمن و رابین (۱۹۹۷) بتمن آغاز میکند (۲۰۰۵) شوالیهٔ تاریکی (۲۰۰۸) و بالاخره شوالیهٔ تاریکی برمیخیزد (۲۰۱۲)
در دو فیلم اول مایکل کیتون در نقش بروس وین (بتمن) ایفای نقش کرد و تیم برتون کارگردانی این دو فیلم را برعهده داشت. در «بتمن برای همیشه» وال کیلمر نقش بتمن را بازی کرد و کارگردانی این فیلم برعهده جوئل شوماخر بود. در فیلم «بتمن و رابین» کارگردانی برعهده شوماخر بود و جرج کلونی درنقش بتمن حضور یافت. در سه فیلم آخر، کریستین بیل در نقش بتمن حضور یافته و کریستوفر نولان این سه فیلم را کارگردانی کردهاست.
این روزها یکی از جذابترین بحث در میان طرفداران کتابهای کمیک، مقایسه دو بتمن خلق شده توسط کریستوفر نولان و تیم برتون است. در این بخش ما سعی داریم تصمیم بگیریم کدام بتمن بهتر است و چرا؟
لباس (زره) بتمن
یکی از جالبترین موارد در دنیای بتمن، لباس ضد گلوله اوست. این لباس است که به او قابلیت پرواز میدهد و این شنل است که او را مخوف و در عین حال مرموز میکند.
لباس طراحی شده توسط برتون در اصل همان لباسی است که بتمن در داستانهای مصور میپوشد و برتون به ظاهر بتمن در این کتابها بسیار وفادار بوده است. یکی از موارد منفی این لباس محدود کردن بتمن از نظر حرکتی ست و میتواند برای او در هنگام مبارزه دردسرساز باشد.
در طرف دیگر زره نولان بسیار آزادتر است و باعث آزادی عمل بیشتری برای بتمن میشود، اما در عین حال بتمن را بیشتر شبیه به سربازان فضایی کرده و بیش از حد پیچیده است.
برنده: برتون! برتون لباسی طراحی کرده که در زمان خودش منحصر به فرد بود و حتی لباس نولان در اصل وام دار طراحی برتون است. اگر شما به گذشته فیلمهای ابرقهرمانی نگاهی بیاندازید، متوجه میشوید که قبل از فیلم برتون لباسهایی که برای ابرقهرمانان طراحی میشد فاقد هر قابلیتی بود.
بروس وین
مایکل کیتون نقش بروس وین را در فیلمهای برتون بازی میکند. مایکل کیتون بازیگر کمیک بسیار خوبی ست (برای مثال بازیش در فیلم بیتل جوس) اما نمیشود انکار کرد که او در این دو فیلم مصنوعی و بیحوصله بازی میکند. بروس وینِ برتون به مبارزه با خلافکاران نمیرود مگر اینکه کسی بت سیگنال را روشن کند و از او کمک بخواهد. در عین حال او بیشتر از اینکه در دنیای عادی قدرتمندترین فرد گاتهام باشد، یک مرد مجرد است که تمام تلاشش پر کردن تخت خانهاش است.
کریستوفر نولان برای نقش بتمن، کریستین بیل را در نظر گرفته و باید به او برای این انتخاب آفرین گفت. بروس وینِ نولان همه آن چیزی است که شما از بروس وین انتظار دارید، یک خوشگذران عاشق پیشه که در عین حال مغز خوبی برای اداره شرکتش دارد. بروس وینِ نولان منتظر نمیشود که کسی از او کمک بخواهد، او خودش به مبارزه با خلافکاران میرود و تلاش میکند تا گاتهام را پاکسازی کند.
برنده: نولان! کریستین بیل از نظر فیزیکی بسیار شبیهتر به بروس وین است تا مایکل کیتون، در عین حال نولان این اجازه را به ما میدهد که با زوایای دیگر زندگی بروس وین هم آشنا شویم، چیزی که بسیار کمتر در فیلم برتون دیده میشود.
برتون هر چه را در فیلم بتمن خوب درنیاورده باشد، انتخابش در مورد زنان فیلم عالی بوده است. در قسمت اول معشوقه بروس وین، ویکی ویل (با بازی کیم بسینگر)، یک خبرنگار جسور است که میخواهد از جرایم سازمان یافته گاتهام پرده بردارد. در قسمت دوم سلنا کایل (با بازی میشل فایفر) یا همان کت وومن معروف است. خیلی از منتقدین دلیل برتری بازگشت بتمن بر نسخه قبل را همین وجود کت وومن میدانند. عشق کت وومن و بتمن، بیننده را محسور و تماشاگر را برای ادامه تماشای فیلم ترغیب میکند.
در مقابل اما یکی از بزرگترین ضعفهای فیلمهای نولان زنان انتخاب شده هستند. نولان برای روابط عاشقانه بتمن یک شخصیت جدید به وجود آورد به نام ریچل داس. این شخصیت نه تنها در هیچ یک از کمیکهای بتمن وجود ندارد بلکه آنقدر در فیلم نچسب از آب در آمده که نولان برای شوالیه تاریکی مجبور به تعویض کیتی هولمز شد تا شاید دوایی بر این درد باشد. کت وومن فیلم نولان هم تنها شباهتی که به کت وومن داستانهای مصور دارد این است که اسمش سلنا کایل است.
برنده: برتون! نولان نه تنها در ایجاد روابط عاشقانه در فیلمهایش شکست خورده بود بلکه در قسمت آخر روابطش بیمعنا هم شده بود. به جای آن برتون کت وومنی به سینما هدیه داد که نه تنها نمیمرد بلکه بسیار خواستنی و جذاب هم بود.
گاتهام
برتون گاتهام خودش را خلق میکند. شهری که همیشه شب است، نیویورکی بیرون آمده از کتابها. گاتهامِ برتون صاحب شخصیت است و شما میتوانید تنهایی وخطر را درهرگوشهاش احساس کنید. این شهر یک تیمارستان دراندازههای بزرگ است. هیچ اتفاق عجیبی در اینجا عجیب نیست و هر لحظه احتمال ریخته شدن خون کسی وجود دارد.
گاتهامِ نولان در طرف دیگر بسیار بزرگتر است وملموستر. گاتهامِ نولان محدودیت ندارد و میتواند امروز در لس آنجلس باشد فردا در توکیوی ژاپن. نولان با وجود آوردن این گاتهام به ما یادآوری میکند که ابرشهرهای خودمان زیاد از وضعیت گاتهام دور نیستند و هر کدام از این موارد میتواند در شهر ما هم اتفاق بیافتد.
برنده: برتون! گاتهامِ نولان با تمام نکات مثبتش یک محدودیت بزرگ دارد و این محدودیت، جلوگیری از ورود بسیاری از شخصیتهای معروف کمیکهای بتمن مانند پنگوئن و پویزن آیوی به این شهر است. شما هرگز در این گاتهام مستر فریز نخواهید داشت چون قوانین دنیای نولان این اجازه را به شما نمیدهد و این برای یک طرفدار بتمن دردآور است.
ژوکر
جک نیکلسون همیشه از نقش ژوکر به عنوان بهترین نقشی که بازی کرده یاد میکند که البته ادعایی قابل قبول است. نقش ژوکر تمام قابلیتهای بازیگری نیکلسون را در بر گرفته است و او نیز برای ایفای این نقش سنگ تمام گذاشت. ژوکرِ برتون بیرون آمده از دل کتابهای مصور است. برتون تمام آنچه را میخواهیم در رابطه با ژوکر بدانیم به ما میگوید، این ژوکر با جیبهایی پر از اسید، تفنگهای عجیب و ایدههایی کمدی و در عین حال کشنده میآید و مخالفانش را با خندهای کشنده از بین میبرد.
شاید دلیل اصلی محبوبیت سه گانه نولان در میان تماشاگران وجود هث لجر است. درمورد بازی طلایی هث لجر صحبتهای زیادی شده است و تکرار آنها تنها باعث خستگی شما میشود. ژوکرِ نولان بسیار مرموزتر و ترسناکتر از ژوکرِ برتون است و در آخر بسیار واقعیتر.
برنده: ندارد! هر دو ژوکرها بسیار خوب هستند و هر دو بار تمام فیلم را با خود میکشند. بزرگترین اشتباه هر دو کارگردان دقیقا همین است چون بیننده برای دیدن فیلمی در رابطه با بتمن آمده است اما انقدر بتمن و دیگر شخصیتها در برابر ژوکر ضعیف عمل میکنند که زیر سایه او گم میشوند و بیشتر فیلم تبدیل به فیلمی در رابطه با ژوکر میشود.
رای نهایی
این بخش بسیار سلیقهای است و نظر دادن در مورد آن کار سختی است.
بزرگترین اشتباه برتون قرار دادن بتمن در دنیایی کاملا نوآر (داستان سیاه) بود و اولین قانون یک داستان نوآر این است که هیچ ابرقهرمانی حق زندگی در این دنیا را ندارد. برتون تلاش میکرد که بتمن را وارد دنیایی کند که به او تعلق نداشت، نه اینکه بتمنهای او بتمنهای بدی هستند، نه! اما آنها به اندازه کافی بتمن نیستند.
نولان سعی بر واقعی سازی بتمن کرد، دلیلش بر کسی آشکار نیست ولی نولان متوجه نشد که شما هرگز در دنیای واقعی نمیتوانید لباسی خفاش شکل بر تن پولدارترین فرد یک شهر کنید و به او بگویید برو با مجرمین مبارزه کن، حتی بر اساس قوانین دنیای نولان هم این احمقانه است. متاسفانه دنیای نولان خالی از تخیل و پر از واقعیتهای غیر واقعی است.
به نظر بهترین راه برای آشنا شدن با بتمن به جز از طریق داستانهای مصور، انجام بازی بتمن با نام «تیمارستان آرخام» است. این بازی نه تنها به دنیای بتمن وفادار مانده است بلکه داستانی بسیار جذاب و درگیر کننده هم دارد.